خصوصیسازی بدون اصلاح ساختار، تکرار شکستهای قبلی است

سایپا یکی از اصلیترین نمادهای صنعت خودرو ایران است؛ شرکتی که سالها با فراز و نشیبهای مدیریتی، پروژههای ناتمام، بدهیهای انباشته و درعین حال سهم قابل توجهی از بازار، به مسیر خود ادامه داده است.
حالا که سایپا به آستانه یک دگرگونی مهم رسیده و نامهایی از مجموعههای خصوصی داخلی برای تملک سهام مدیریتی این شرکت وارد میدان شدهاند، گفتوگو با مدنی، فرصتی برای رمزگشایی از این تغییرات و چشمانداز پیش رو است. در شرایطی که واگذاری سایپا وارد مرحله تازهای شده و برخی شرکتهای خصوصی در آستانه تملک این خودروساز هستند، نگرانیهایی جدی درباره سرنوشت تولید، کیفیت، و آینده برندهای زیرمجموعه سایپا بهوجود آمده است. سعید مدنی، مدیرعامل اسبق این شرکت با نگاهی کارشناسانه و بیپرده به پرسشهای «دنیای خودرو» درباره ماهیت خریداران، موانع ساختاری و مسیر پیش روی خصوصیسازی پاسخ میدهد.
آیا خصوصیسازی سایپا در شرایط فعلی، به نفع این شرکت تمام خواهد شد؟
اصل خصوصیسازی میتواند بهنفع سایپا باشد؛ مشروط بر اینکه هدف آن ارتقای بهرهوری، رقابتپذیری و افزایش کیفیت باشد. درعمل، اگر تنها تابلو تغییر کند و ساختارهای قدیمی باقی بمانند، نه تنها پیشرفتی حاصل نمیشود، بلکه ممکن است بحرانهای مدیریتی و عملیاتی نیز بیشتر شوند.
خصوصیسازی زمانی موفق خواهد بود که مالک جدید هم تخصص داشته باشد، هم سرمایه کافی برای نوسازی خطوط تولید، طراحی محصول جدید و توسعه بازار در اختیار داشته باشد. اگر چنین الزامات حداقلی رعایت نشود، تنها نتیجه، واگذاری برند به افراد یا مجموعههایی خواهد بود که نه دغدغه تولید دارندو نه چشمانداز صنعتی.
واگذاری سهام به یک خودروساز داخلی و برخی اشخاص حقیقی، ابهامات زیادی در افکار عمومی ایجاد کرده است. شما این ترکیب خریداران را چطور ارزیابی میکنید؟
مردم و کارشناسان حق دارند نسبت به این ترکیب خریداران سوال داشته باشند. وقتی نامهایی مطرح میشوند که سابقه بلندمدت در صنعتخودرو ندارند، یا مدل مالی مشخصی ارائه نمیدهند، طبیعتا ذهنها بهسمت نگرانی درباره رانت و سهمخواهی سیاسی میرود. اگر قرار باشد چنین واگذاریهایی به بهانه خصوصیسازی انجام شود اما در باطن فقط تابلوی مدیریت تغییر کند، آنگاه نه تنها اصلاحی اتفاق نمیافتد، بلکه سوءظنها و بدبینیها نسبت به اصل خصوصیسازی هم تقویت میشود. باید دید این خریداران چه برنامهای برای تولید، ارتقای کیفیت و صادرات دارند.
خصوصیسازی ایرانخودرو پیش از سایپا اجرایی شد. آیا این تجربه میتواند الگوی خوبی برای سایپا باشد یا هنوز موانعی باقی ماندهاند؟
تجربه ایرانخودرو نشان داد که بدون حذف مداخلات دولتی و تعیینتکلیف بدهیها، خصوصیسازی صرفا یک واژه زیباست. اگر در سایپا نیز همان مسیر طی شود، قطعا به همان نقطه خواهیم رسید؛ یعنی ساختاری خصوصی با الزامات و محدودیتهای دولتی.
تا زمانی که خودروساز اجازه قیمتگذاری نداشته باشد، بدون هماهنگی نتواند واردات انجام دهد و در تامین مالی نیز وابسته به وامهای تکلیفی باشد، نمیتوان از او انتظار داشت مانند یک شرکت خصوصی واقعی عمل کند. بنابراین باید ابتدا بستر خصوصیسازی واقعی فراهم شود.
مصرفکنندگان، بهویژه خریداران محصولات اقتصادی سایپا، باید از این واگذاری چه انتظاری داشته باشند؟
انتظاری که از خصوصیسازی میرود، بهبود کیفیت، افزایش تنوع محصولات و درنهایت کاهش قیمت تمامشده است. اما این در صورتی محقق میشود که مدیریت جدید واقعا برنامه توسعهای داشته باشد و در اجرای آن نیز آزادی عمل پیدا کند.
اگر مدیریت جدید صرفا به فکر بهرهبرداری مالی یا فروش اموال مازاد باشد، چیزی جز کوچکسازی بدون توسعه عاید سایپا نمیشود. در آن صورت مصرفکننده نیز زیان خواهد دید و اعتماد عمومی بهطور کامل از بین میرود.
با توجه به افزایش سهم خودروسازان بخشخصوصی در بازار، آینده رقابت بین سایپا و این شرکتها را چگونه پیشبینی میکنید؟
در صورتی که مقررات رقابتپذیری واقعی اجرا شود، سایپا میتواند از توان شبکه توزیع و برند خود استفاده کند تا سهم بازارش را حفظ یا حتی افزایش دهد. اما این امر نیازمند بهروزرسانی پلتفرمها و پاسخگویی به نیازهای جدید مشتریان است.
اگر همچنان روی محصولات قدیمی مانور داده شود و بخشخصوصی با دست بازتر و پویاتر در بازار حرکت کند، سایپا سهم خود را بهتدریج از دست خواهد داد. این رقابت باید منصفانه باشد و دولت صرفا نقش ناظر داشته باشد، نه بازیگر.
آیا واگذاری برندهای زیرمجموعه سایپا مانند پارسخودرو بهصورت جداگانه، منطقی است یا باید در قالب یک مجموعه یکپارچه باقی بمانند؟
واگذاری جداگانه میتواند از نظر مدیریتی برخی مزایا داشته باشد؛ اما بهشرطی که برندها استقلال تولیدی، طراحی و خدمات پس از فروش پیدا کنند. در غیر این صورت، صرفا به فروپاشی ساختار موجود میانجامد.
برای نمونه، پارسخودرو هنوز میتواند نقش یک برند مستقل در کلاسهای خاص ایفا کند، اما این نیازمند سرمایهگذاری، برنامهریزی و حمایت واقعی است. واگذاری صرف، بدون تعریف ماموریت مشخص برای هر برند، نهتنها کمکی به اصلاح ساختار نمیکند بلکه بحرانزا خواهد بود.
امکان دارد به مهمترین گلوگاههایی اشاره کنید که باید پیش از خصوصیسازی کامل سایپا برطرف شوند؟
نخست، باید تکلیف بدهیهای سنگین سایپا به قطعهسازان مشخص شود. همچنین دولت باید از مدیریت اجرایی سایپا عقبنشینی کند و تنها نقش حاکمیتی ایفا کند. درنهایت فرآیند قیمتگذاری باید به خود شرکت و نظام بازار واگذار شود. همچنین باید بهاین مساله توجه داشت که بدون شفافسازی مالی، حسابرسی حرفهای و ارائه برنامههای بلندمدت توسعهای از سوی خریداران، خصوصیسازی عملا بهواگذاری منابع ملی به افراد خاص تبدیل خواهد شد. باید اصلاح را از ریشه آغاز کرد.
وضعیت فعلی بازار خودرو ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا این بازار به سمت ثبات پیش میرود؟
با توجه به نوسانات قیمت ارز، مشکلات تولید و تغییرات پیدرپی در سیاستهای قیمتگذاری، بازار خودرو درحال حاضر وضعیت بسیار ناپایداری دارد. بسیاری از مصرفکنندگان برای خرید خودرو، با تردید و نگرانی مواجه هستند. این نوسانات سبب شده است تقاضا برای خرید خودرو به شدت کاهش یابد و بازار به نوعی در رکود به سر ببرد. در این شرایط، به نظر میرسد برای رسیدن به ثبات، نیازمند اصلاحات جدی در سیاستگزاریهای مالی، قیمتگذاری و ایجاد رقابت سالم در بازار هستیم.
چگونه رکود بازار خودرو بر تقاضا و عرضه تاثیر گذاشته است؟ آیا این رکود موقتی است یا بهنظر شما ادامه خواهد یافت؟
رکود موجود در بازار خودرو سبب شده است مصرفکنندگان بیشتر از همیشه به خرید خودرو بهعنوان یک سرمایهگذاری نگاه کنند و از خرید آن صرفنظر کنند. این وضعیت موجب شده است خودروسازان نتوانند بهطور مطلوب بهعرضه پاسخ دهند و درنتیجه موجودی خودرو در نمایندگیها کم و قیمتها بالاتر رفته است. اگر این رکود ادامه پیدا کند، بسیاری از تولیدکنندگان با مشکلات جدی مواجه خواهند شد و ممکن است شاهد تعطیلی برخی خطهای تولید و کاهش تنوع محصولات در بازار باشیم.
با توجه به افزایش قیمت خودرو و شرایط رکودی، آیا خودروسازان باید به سمت تولید محصولات اقتصادیتر بروند؟ چه تغییراتی در این زمینه میتواند کمککننده باشد؟
تولید خودروهای اقتصادیتر و مقرون بهصرفه به شدت در شرایط کنونی اهمیت دارد. با توجه بهکاهش قدرت خرید مردم، خودروسازان باید بیشتر بهسمت تولید محصولات ارزانقیمت و با کیفیت بروند. این امر مستلزم استفاده از فناوریهای جدید، بهینهسازی خطوط تولید و افزایش بهرهوری در تمام مراحل تولید است. در این راستا، خودروسازان باید به نوآوریهای تکنولوژیکی توجه بیشتری داشته باشند تا بتوانند محصولات مقرون بهصرفهتری را عرضه کنند و از بحران رکود خارج شوند.
نظرتان در مورد سیاستهای جدید دولت در حمایت از صنعتخودرو چیست؟ آیا این سیاستها میتوانند منجر به احیای بازار خودرو شوند؟
سیاستهای جدید دولت در زمینه حمایت از خودروسازی تا حدی میتواند گرهگشای مشکلات این صنعت باشد؛ اما بهنظر میرسد این حمایتها تنها در صورتی موثر خواهند بود که بهطور دقیق و هدفمند به تقویت زیرساختهای تولید و بهرهوری پرداخته شود.
درحال حاضر، بسیاری از برنامههای حمایتی بهشکل سطحی و مقطعی اعمال شدهاند و هنوز تاثیرات بلندمدت آنها بر بازار خودرو کاملا مشهود نیست. اگر دولت از حمایتهای بیشتری همچون تسهیل شرایط واردات مواداولیه، کاهش قیمت نهادههای تولید و افزایش تسهیلات بانکی برای تولیدکنندگان استفاده کند، میتوان امیدوار بود که شرایط بازار بهبود یابد.